دختره تو دانشگاه جلوی یه پسر رو گرفت و گفت:
خیلی مغروری ازت خوشم میاد،
هرچی بهت آمار دادم نگاه نکردی ولی چون خیلی ازت خوشم میاد من اومدم جلو خودم ازت شمارتو بگیرم باهم دوست شیم !!!!!!!

پسرگفت:شرمنده نمیتونم،
من صاحب دارم !

دختره که از حسودی داشت میترکید گفت:
خوش بحالش که با آدم باوفایی مثل تو دوسته !!!!!!!

پسره گفت:نه خوش بحال من که یه همچین صاحبی دارم.

دخترگفت: اووه چه رومانتیک،
این خوشگل خوشبخت کیه که این جوری دلتو برده؟
عکسشو داری ببینمش؟

پسرگفت: عکسشو ندارم خودم هم ندیدمش اما میدونم خوشگل ترین آدم دنیاست!!!!

دختره شروع کرد به خندیدن و مسخره کردن….
گفت: ندیده عاشقش شدی ؟
نکنه اسمشم نمیدونی ؟

پسر سرشو بالا گرفت گفت: آره ندیده عاشقش شدم!!!
اما اسمشو میدونم…

اسمش ((مهدی فاطمه)) ست
دوست مهدی با نامحرم دوست نمیشه……..!!!!!
—؛—،—؛—؛—؛—؛—؛


موضوعات: داستان واقعی
   پنجشنبه 27 خرداد 1395نظر دهید »
اردیبهشت 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30 31        
در این وبلاگ بیشتر به شرح و تفسیر حکمتهای نهج البلاغه خواهیم پرداخت و پندانه های حکمت آموز را در آن خواهیم دید.
اوقات شرعی
جستجو
ساعت
ساعت فلش مذهبی
حدیث
حدیث موضوعی