4-سواد رسانه ای یعنی چه؟!
روشن شدن هر مفهوم، قبل از هر چیزی برای درک صحیح آن مفهوم می تواند کمک کند. سواد رسانه ای مشتکل از دو عبارت است: «سواد» و «رسانه».
برگردیم به دوران کودکی و روزهای اول مدرسه، زمانی که به مدرسه می رفتیم تا «خواندن و نوشتن» را یاد بگیریم و دیگر «بی سواد» نباشیم. در مدرسه ابتدا حروف الفبا را یاد می گرفتیم؛ یعنی نسبت به شکل حروف، صدای آنها و نحوه نوشتن آنها «دانش» پیدا می کردیم. سپس «مهارت» کنار هم گذاشتن حروف و خواندن و هجّی کردن کلمات را یاد می گرفتیم و بعد از مدتی «کاربرد» کلمات در ساختن جمله ها و خواندن و نوشتن متون مختلف را آموختیم و بدین ترتیب «باسواد شدیم»! مجموعه ای از دانش ها در کنار مهارت ها به اضافه کاربردها در کنار هم، ما را با سواد کرد.
رسانه وسیله ای است که فرستنده به کمک آن پیام خود را به گیرنده منتقل می کند. رفته رفته ابزارهای ارتباطی گسترش پیدا کرد و در عصر حاضر با ظهور رسانه های چاپی و الکترونیکی، رسانه های جمعی شکل گرفتند. مهم ترین تفاوت رسانه های امروزی آن است که می توانند پیام های خود را با سرعت زیاد به طیف وسیعی از مخاطبان برسانند.
همانطور که سواد خواندن و نوشتن به ما کمک می کند تا بتوانیم انواع جملات ساده و پیچیده را بفهمیم و معناهای متفاوتی از آن ها برداشت کنیم، سواد رسانه ای هم مهارتی است که با یادگیری آن می توانیم انواع رسانه ها و تولیدات رسانه ای را درک، تفسیر و تحلیل کنیم. هر رسانه مجموعه ای از نشانه های خاص خود را دارد که شناخت این نشانه ها در با سواد شدن ما نقش مهمی را ایفا می کند.
بعد از اربعین حسین در شبکه های مجازی با شبهاتی مواجه می شویم که عده ای آگاهانه یاناآگانه آن را ایجاد می کنند و باعث گمراهی اذهان مردم می شوند لذا بر آن شدم که پاسخی به یکی از شبهات بدهم؛ شبهه این است:
♨️ خسته نباشی کربلایی!!
امسال هم هرطور شده خودت را به کربلا رساندی
و چهلمین روز شهادت امام حسین را به سوگ نشستی
البته چهلمین روز که غلط است،تا امروز دقیقا پانصدویازده هزارو چهل روز از شهادت امام حسین می گذرد!!
درود بر تو که پانصدو یازده هزارو چهلمین روز شهادت امامت را سوگواری کردی!
رد شدن از راهها چطور بود؟ هیچ میدانی در راه از چه چیزهایی رد شدی؟
کودکان کار رادیدی؟ کارتن خوابها را چطور؟ خانه های کاه گلی؟مادران خود فروش؟ پدران کلیه فروش؟
هیچ میدانی در کشور خودت از چند کربلای خانگی گذشتی تا به پانصدو یازدهمین سوگ امامت بنشینی؟
?در بین راه چه خوردی؟
خرما، حلوا، ماهی، و انواع خوراکی ها که نشان از مهمانوازی عراقی ها دارد!
نشان از مهمان نوازی همین برادران دینی که چندی قبل خرمشهرمان را خدا از دستشان آزاد کرد!
مهمان نوازی برادران عراقی که در جنگ به خاک و ناموس و مال و فرهنگمان تجاوز کردند چطور بود؟
▪️غذایشان بوی خون شهدا را نمی داد؟
▪️عجب وفادار ماندی به خون شهدای جنگ!
۱۴۰۰ سال است کربلا را به یاد داری ,چطور یادت رفت ۳۰ سال قبل جوانان این وطن در همان خاک شوم پرپر شدند؟
گوشه ای از فیلم عملیات کربلای ۴ و کشتار عزیزان مان بدست برادران عراقی را حتمآ دیده ای؟ ﻣﺤﻞ ﺯﻧﺪﻩ ﺑﮕﻮﺭ ﮐﺮﺩﻥ ﻏﻮﺍﺹ ﻫﺎﻣﻮﻥ ….. ﺑﺎ ﺩﺳﺖ ﻫﺎﯼ ﺑﺴﺘﻪ ….
ﺯﺍﺋﺮﺍﻥ ﻋﺰﯾﺰ ﯾﺎﺩﺷﻮﻥ ﻧﺮﻓﺘﻪ ﮐﻪ ……. ﺧﯿﻠﯽ ﺟﺎﯼ ﺩﯾﺪﻧﯿﻪ ….
?ﺧﺮﻣﺸﻬﺮ …..
ﺍﻃﺮﺍﻑ ﺷﻬﺮ … ﮐﺎﻧﺎﻝ ﻫﺎیی ﻫﺴﺖ ﮐﻪ ﺑﺮﺍﺩﺭﺍﻥ ﻋﺰﯾﺰ ﻋﺮﺍﻗﯽ ﻣﻮﻥ ﺑﺎ ﻗﯿﺮ ﭘﺮ ﮐﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩﻥ ﺗﺎ ﻣﺎﻧﻊ ﻭﺭﻭﺩ ﺍﯾﺮﺍﻧﯽ ﻫﺎ ﺑﻪ ﺷﻬﺮ ﺑﺸﻪ ….ﺍﻟﺒﺘﻪ ﺍﺗﻔﺎﻕ ﺯﯾﺎﺩ ﻣﻬﻤﯽ ﺗﻮ ﺍﯾﻦ ﮐﺎﻧﺎﻝ ﻫﺎ ﻧﯿﺎﻓﺘﺎﺩﻩ ﻫﺎ ….ﻓﻘﻂ ﯾﻪ ﺗﻌﺪﺍﺩ ﺍﺯ ﺑﭽﻪ ﻫﺎﯼ ﺍﯾﻦ ﻣﺮﺯ ﻭ ﺑﻮﻡ ﻣﻮﻗﻊ ﺁﺯﺍﺩ ﺳﺎﺯﯼ ﺧﺮﻣﺸﻬﺮ ﺯﻧﺪﻩ ﺯﻧﺪﻩ ﺗﻮ ﻗﯿﺮ ﺩﻓﻦ ﺷﺪﻥ …..اﻟﺒﺘﻪ ﺩﺍﺧﻞ ﺷﻬﺮ ﻫﻢ ﺟﺎﻫﺎﯼ ﺩﯾﺪﻧﯽ ﺯﯾﺎﺩ ﻫﺴﺖ … ﺟﺎﻫﺎیی ﮐﻪ ﺑﻪ ﺯﻧﺎﻥ ﻭ ﺩﺧﺘﺮ ﻫﺎﯼ ﺧﺮﻣﺸﻬﺮ ﺗﺠﺎﻭﺯ ﮐﺮﺩﻥ …. ﻭ ﻣﺎﺩﺭﺍﻥ ﺧﺮﻣﺸﻬﺮﯼ ﺑﺮﺍﯼ ﺍﯾﻦ ﮐﻪ ﺩﺧﺘﺮﺍﻥ ﺷﻮﻥ ﺯﻧﺪﻩ ﺩﺳﺖ ﺑﺮﺍﺩﺭﺍﻥ ﻋﺰﯾﺰ ﻋﺮﺍﻗﯽ ﻣﻮﻥ ﻧﯿﻓﺘﻦ ﺍﻭﻝ ﺩﺧﺘﺮ ﺷﻮﻥ ﺭﻭ ﻣﯿﮑﺸﺘﻦ ﺑﻌﺪ ﺧﻮﺩﺷﻮﻥ …… ﻭﻫﺰﺍﺭﺍﻥ ﻣﺤﻠﻪ ﻫﺎﯼ ﺩﯾﺪﻧﯽ ﺩﯾﮕﻪ ….
?ﺳﻮﺳﻨﮕﺮﺩ …
ﺑﯿﺮﻭﻥ ﺷﻬﺮ … ﺧﺎﮐﺮﯾﺰ ﺧﻮﺍﻫﺮﺍﻥ … ﻣﺤﻞ ﺯﻧﺪﻩ ﺑﮕﻮﺭ ﺷﺪﻥ ﺣﺪﻭﺩ ۱۵ ﻧﻔﺮ ﺯﻥ ﻭ ﺩﺧﺘﺮ ﺳﻮﺳﻨﮕﺮﺩﯼ ﺍﻟﺒﺘﻪ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺗﺠﺎﻭﺯ ﺗﻮﺳﻂ ﺑﺮﺍﺩﺭﺍﻥ ﻋﺰﯾﺰ ﻋﺮﺍﻗﯽ ﻣﻮﻥ …ﮐﻨﺎﺭ ﺍﺭﻭﻧﺪ ﺭﻭﺩ …
?تا به حال از خودت نپرسیدی که چرا آمریکا بدون دلیل دشمن است و عراق با کشتن میلیونها ایرانی برادر است؟
?نپرسیدی چرا رفتن به مزار کوروش جرم و دشوار است و رفتن با پای پیاده به کربلا ساده و سهل؟
?نپرسیدی چرا واژه ی مرگ بر عراق یا مرگ بر عربستان نداریم؟
?نپرسیدی چرا آنها از عراق پیاده به حرم امام رضا نمی آیند اگر انقدر معتقد هستند؟
?و نپرسیدی چرا فقط ۴ سال است این پیاده روی عظیم بر قرار است!!؟
هیچوقت نپرس چون با اندکی تفکر خواهی فهمید که بازیچه ای…
بازیچه ی یک اتحاد نامقدس عربی …
نیمی از کشورت را به مکه و کربلا ببر تا فربه شوند و آماده جنگ !
نیم دیگرش هم سهم اختلاس برای فرارشان در روزهای سخت!
قرار من و تو هم حمله بعدی اعراب به وطن و ناموسمان!
پ. ن
✔️اگر شرایط جز موارد بالا بود مطمئن باش از اولین نفرهایی خواهم بود که با کاروان به کربلای معلا و به پابوس آقا بروم
عجالتاً از همین جا خدا قبول کند که مطمئناً می کند
این قدر چه خرمای براتی بدهید؟!
با شربت و شیر و چای قاطی بدهید؟!
ما زائر باده نوش عشقیم ، به ما
یک جرعه شراب صلواتی بدهید
#حسن_قنبری_وسلماز
پانصدو یازده هزارمین روز شهادت امام حسین
اربعین ۱۳۹۶
@SepehrAzadi
سعی شد پاسخ به این شبهه هرچند مختصر اینگونه باشد که:
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم
قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ النَّاسِ ﴿١﴾ مَلِکِ النَّاس ِ﴿٢﴾ إلَهِ النَّاسِ ﴿٣﴾ مِنْ شَرِّ الْوَسْوَاسِ الْخَنَّاسِ ﴿٤﴾ الَّذِی یُوَسْوِسُ فِی صُدُورِ النَّاسِ ﴿٥﴾ مِنَ الْجِنَّةِ وَ النَّاسِ ﴿٦﴾
برادر کربلایی ام بر راه روشن اربعین ماندگار باش اما بدان که خفاشان شب پرست تاب دیدن روشنایی این راه را ندارند و می کوشند تا با شیوه های رنگارنگ درمانده ات کنند.«بانک غولان همچو بانگ آشناست»
رهروان اربعین شیفته خدمت به محرومانند؛ بلکه خود عمدتاَ مستضعفانی اند که رنج جنگ به جان کشیده اند و شهادت و جراحت عزیزانشان را عاشقانه تحمل کرده اند و برای تکمیل راهی که برگزیده اند مسیر پاک اربعین را عارفانه می پیمایند.
ما در جنگ، با عراقی ها نجنگیدیم بلکه همراه با عراقی ها علیه بعثی ها که دشمنان کور دل اسلام و تشیع اند جنگیده ایم، چنانکه از سالها پیش از انقلاب اسلامی ایران، با طاغوت مبارزه و وحشیانه ترین شکنجه ها را علیه جان و مال و ناموسمان از سفاکان ساواک متحمل شدیم و توحش و سبعت از جانب هر کس باشد، نابخشودنی است.
حضور در اربعین به منزله شوق حضور در اجتماع صالحان است که عالمانه در اندیشه مبارزه علیه فساد، ظلم، بی عدالتی و استکبارند. حضور در اربعین اعلام برائت از هرچه زشتی و پستی و پلشتی است، شور و شعور برای پیوستن به نیکان عالم است.
جان گرگان و سگان از هم جداست
متحد جانهای مردان خداست
امروز هر آزاده آگاهی می داند که طشت آمریکا از بام افتاده است و بر همگان ثابت شده است. چنانکه امام انقلاب (ره) فرمودند: «آمریکا شیطان بزرگ است» و بعثی ها بیشتر از مزدوران شیطان نبودند و طبعا مسلمانان دل آگاه از شیطان و پیروانش پیوسته بیزارند و خلط بعثی با عراقی ها، یا از ساده دلی کودکانه است یا شیطنتی مکارانه، زیرا مبارزان مظلوم عراقی، خود از قربانیان سلطۀ صدامیانند.
برجسته ساختن کوروش کبیر به منظور تفکیک مؤلفه های فرهنگ ایرانیان، کار هیچ ایرانی غیرتمند آگاه نیست. بخش سپید تاریخ ایران، چه پیش از اسلام و چه پس از اسلام، برای هر ایرانی مایه افتخار و سربلندی است و افراط و تفریط به منزله حذف بخشی از مولفه های روشن فرهنگی است که عقل سلیم آن را نمی پذیرد. از این روی بسیاری از ایرانیان فرهیخته بر مزار کوروش حضور می یابند و آثار باستانی خود را حفاظت می کنند و در عین حال شیفته اسلام و اهل بیت پیامبرند (صلی اله علیه و آله) و اربعین حسین بارزترین مصداق این مدعاست.
آمیختن اعمال عبادی، بویژه تشرف به مکه معظمه با گرایشهای جاهلی قومی و نژادی اشتباهی آشکار است که بیشتر از گرفتاران تعصبات مرتجعانه نژادری صادر می شود و اسلام در هزار و چهار صد سال پیش آن را بسیار عالی حل نموده است.
و السلام علینا و علی عباد ا.. الصالحین
شهادت مظلومانه امام حسن عسکری (علیه السلام) خدمت ولی عصر ارواحنا فداه و به تمامی مسلمانان جهان تسلیت عرض می کنم
بسمه تعالی
اين صحنه وحشتناك را تصور كنيد. زنان و فرزندان را در برابر اجساد آوردهاند، هر يك از زنانْ برادر، همسر يا فرزندى در ميان كشتهشدگان دارد، اما گريه نمىكند. آنان وظيفه داشتند كه از زينب پيروى كنند. حضرت زينب بزرگ ايشان بود، پس در همه امور از او پيروى مىكردند.
پشت سرِ حضرت زينب رفتند. حضرت زينب، در جلوِ آنان به جسد پارهپاره امام حسين(علیه السلام) رسيد، جسدى كه حتى يك عضو سالم در آن ديده نمىشد. با اين حال، پوشده از تير و شمشير و نيزه و سنگ بود، آنچنانكه چيزى از آن پيدا نبود. نيازى نيست تاريخ اين حوادث را روشن به ما بگويد. حضرت زينب آمد و بر بالاى جسد امام حسين ايستاد و سنگها و نيزهها و شمشيرها را كنار زد و جسد را با دو دست بلند كرد و گفت: «اللّهمّ تقبّل منّا هذا القربان.» (خداوندا، اين قربانى را از ما بپذير.)
اين دلاورى را تصور كنيد. حسين(علیه السلام) براى زينب (سلام الله علیها) همه چيز است. بزرگان، پهلوانان و كوهها در برابر اين صحنه ناتواناند، اما زينب ابداً چنين نيست.با اين سخن، حضرت زينب اعلام داشت كه اين كار به اراده و خواست خود ما بوده است، نه اينكه بر ما تحميل شده باشد. هيچكس نگفت بياييد و كشته شويد. هيچكس نگفت كه قيام كنيد و هيچكس نبود كه اين كار را از ما بخواهد. ما با آزادى كامل آمديم و اين موضع را اتخاذ كرديم. آنچه به دست آورديم نتيجه خواستِ و اراده خود ماست. ما حسين را براى دين خدا قربانى كرديم و از خدا مىخواهيم كه اين قربانى را از ما بپذيرد. جز اين هيچ چيز مهم نيست. چنانكه در مجلس ابن زياد، وقتى كه از او پرسيد: كار خدا را با برادرت چگونه يافتى؟ گفت: «والله ما رأيت الا جميلا، هؤلاء رجال كتب الله عليهم القتل فبرزوا إلى مضاجعهم.» (به خدا سوگند، جز نيكى نديدم. آنانمردانى بودند كه خداوند مرگ را برايشان مقدّر كرده بود و آنان به سوى آرامگاهشان شتافتند.) بىشك، پس از اين موضعِ حضرت زينب در برابر شهادتِ سرورِ كشتهشدگان و سيّد شهدا ديگر زنان تكليف خود را در برابر شهداى خود دانستند. چرا كه زمان ناله و شيون و اظهارِ ناتوانى نبود، بلكه هنگام اظهار قدرت و صلابت بود و بايد به جهانيان اعلام مىشد كه ما بدينجا آمديم و مىدانستيم چه رخ خواهد داد، با آسودگى اين مقصود را اراده كرديم و به سوى آن ره سپرديم و به تكوپو افتاديم. از خداوند مىخواهيم كه آن را از ما بپذيرد و اگر نبرد فداكارى بيشترى اقتضا مىكند، ما آمادهايم. بنابراين، نقش حضرت زينبس اين بود كه رسالت امام حسين(علیه السلام) را در اظهار عزّت و شرافتِ نبرد، تكميل كند.
برگرفته از کتاب زينب( س) شكوه شكيبايى نوشته امام موسى صدر ، ص 6-9